زخم زبان ها، شعری از علیرضا قزوه
زخم زبان ها، شعری از علیرضا قزوه
خدایا تلخ می بینم سرانجام جوان ها را
زمانه سرمه می ساید شکست استخوان ها را
چقدر ای روزگاران ، زخم از تیغ خودی خوردن
میان خون و خنجر بازی زخم زبان ها را
خمیر و نانوا دیوانه شد از این همه هیزم
خدایا شور این آتش فروشان سوخت نان ها را
به نام نامی طوفان و دریا بال خواهم زد
کلاغانی که می بندید راه آسمان ها را!
به ملاحان بگو وقت ملاحت نیست این شب ها
بگو طوفان - بگو پایین نیاور بادبان ها را-
دهان موج را باید ببندد تربت مولا
بگو باید تحمل کرد یک چند این تکان ها را
چرا اهل سیاست منطق حکمت نمی دانند
خدایا بار دیگر بعثتی بخشا شبان ها را
زمانه سرمه می ساید شکست استخوان ها را
چقدر ای روزگاران ، زخم از تیغ خودی خوردن
میان خون و خنجر بازی زخم زبان ها را
خمیر و نانوا دیوانه شد از این همه هیزم
خدایا شور این آتش فروشان سوخت نان ها را
به نام نامی طوفان و دریا بال خواهم زد
کلاغانی که می بندید راه آسمان ها را!
به ملاحان بگو وقت ملاحت نیست این شب ها
بگو طوفان - بگو پایین نیاور بادبان ها را-
دهان موج را باید ببندد تربت مولا
بگو باید تحمل کرد یک چند این تکان ها را
چرا اهل سیاست منطق حکمت نمی دانند
خدایا بار دیگر بعثتی بخشا شبان ها را
+ نوشته شده در جمعه ۱۱ دی ۱۳۸۸ ساعت 13:12 توسط میثم فرامرزپور
|
این وبلاگ جهت آموزش زبان انگلیسی برای دانشجویان، اساتید و علاقه مندان به این زبان راه اندازی شده است و تا حد ممکن سعی می کنم تمام آموزش های مربوط به زبان انگلیسی اعم از گرامر ، لغات ، اصطلاحات ( آمریکایی) و زبان تخصصی مترجمی را پوشش دهم امید است در راه یادگیری به شما کمک کند.لطفا نظرات و انتقادات سازنده ی خود را با مدیر وبلاگ در میان بگذارید.برای دیدن مطالب مورد علاقه خود به موضوعات مطالب وبلاگ مراجعه کنید.